هراز نیوز : واقعه ۶ بهمن ۱۳۶۰که منجر به حماسه اسلامی مردم آمل شد و شهر آمل را به شهر “هزار سنگر “مشهور ساخت یکی از مهمترین رخ داد های سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
این حماسه ماندگار از سوی مردم ولایتمدار آمل برگ زرینی از عشق دیار علویان به اسلام ناب محمدی (ص) است .
به حول و قوه الهی و با عنایت ارواح طیبه شهدا نیت کرده ایم همزمان با گرامیداشت این حماسه عظیم و ماندگار هر رور تا ۶بهمن امسال اقدام به انتشار تمثال مبارک شهدای عزیز این واقعه تاریخی نماییم .
انتشار تصاویر شهدا سندی مستدل است از مظلومیت فرزندان خمینی کبیر که تنها جرمشان عشق به اسلام ، ولایت ، امام و آرمانهای انقلاب بود .
سندی ماندگار از جنایتی تاریخی از سوی عمال استکبار جهانی که اینبار دستشان در آستین ننگین اتحادیه کمونیست های ایران خارج شد و چهل لاله مسلمان را پرپر نمود .
در ادامه ضمن تبرک از کلام نورانی بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) برای اولین بار تمثال نورانی برخی از شهدای این حماسه در این پایگاه خبری منتشر می شود .
سخنان امام خمینی در باره ۶ بهمن سال ۶۰ آمل
شما ملاحظه فرمودید که اینها در داخل تبلیغات زیاد مىکردند، به خارج هم که رفتند تبلیغات زیاد مىکنند؛ به اینکه مردم در اختناقاند و خودشان همه مخالفاند با جمهورى اسلامى. در صد، شش تا موافق دارد جمهورى اسلامى، یا فوقش ده تا، ولى سایرین همه موافق منفى و مخالف هستند. و دیدند که همهی آمالشان را به شمال دوخته بودند و بیشتر تبلیغات این بود که شمال دیگر تقریباً صددرصد مخالف با جمهورى اسلامى هستند. و اینها همهی قوایشان را جمع کردند و به آمل آن حملهی وحشیانهی غافلگیرانه را کردند، به امید اینکه مردم آمل هم با آنها همدست بشوند و آمل را مرکز استان قرار بدهند و بعد مازندران و جاهاى دیگر و رشت و همهی جاها را بگیرند و جلو بروند.
اینها به خیال خودشان با دست ملت مىخواستند که – همان ملتى که آنها تراشیدند که مخالفند با جمهورى اسلامى- با اینها بیایند و مرکز را هم بگیرند و حکومت را تغییر بدهند و بعد هم هرطورى که دلشان مىخواهد عمل بکنند، مرتجعین را هم از بین ببرند! وقتى مواجه شدند با مخالفت مردم – مهم مخالفت مردم بود- [شکست خوردند] و ما باید تشکر کنیم از شهر آمل و آن مردم فداکار که معالأسف، خوب عدهاى را هم شهید دادند، لکن خوب این مطلب را ثابت کردند که آنجایى که شما تمام آمالتان به آنجا بود با شما مخالفند؛ حالا شما مىخواهید بیایید قم؟ مىخواهید بیایید تهران، جاهاى دیگر؟
صحیفه امام، ج۱۶، ص۳
شهید سقا علیزاده در سال ۱۳۴۷ در آمل دیده به جهان گشود.
پس از طی دوران طفولیت در سن ۷ سالگی جهت کسب علم و دانش مشغول تحصیل شد و در حین تحصیل در کارهای دیگر از قبیل فعالیت در کتابخانه بسیج محله انجام وظیفه میکرد .
همیشه به مادرش میگفت مادرم کی میشود سن من به شانزده برسد ، مادرش میگفت پسرم چقدر در بزرگ شدن عجله داری ، میگفت برای اینکه زودتر به جبهه بروم.
هنگامیکه در ۶ بهمن سال ۶۰ گروهکهای از خدا بی خبر به شهر شهید پرور آمل حمله کردند گفت مادر میخواهم بروم سنگر درست کنم .
مادرش گفت : تو را شهید میکنند و من جز تو کسی را ندارم . گفت : مادر جان آرزوی من این است که به شهادت برسم . اگر به شهادت رسیدم برای من گریه نکنید ، چون من راهم را انتخاب کرده ام .
بدین ترتیب با مادرش خداحافظی کرد و به خیابان رفت و مشغول درست کردن سنگر شد . تا ساعت ۱۱ صبح مشغول درست کردن سنگر بود تا برادران نظامیبه کمک مردم حزب الله، دشمن زبون را از پای در آوردند.
بعد از ساعت ۱۱ صبح تیری به پهلویش اصابت کرد و سرانجام به آرزویش رسید و شربت شهادت نوشید.